مدیران فروش ; حدودا ۷۰% آدمهایی که در آمریکا کار می کنند از کار خود احساس نارضایتی دارند.
تحقیقی توسط موسسه نظرسنجی گالوپ انجام شده و در آن مشخص گردیده که عده زیادی از آمریکاییها به کارشان را علاقه ندارند و یا اینکه حس تعلق خاطر نسبت به کارشان نمی کنند. این اخبار بسیار اخبار نگران کننده ای از بازار کار آمریکا می باشد لازم به ذکر است که این آمار نشانه دهنده این است که مدیران فروش هیچ تلاشی برای ایجاد حس تعلق خاطر در بین کارمندانشان – کارمندان امروز که هم از کارمندان دیروز جوانتر و هم با معلومات تر هستند- نمی کنند.
اما در همین شرایط بسیاری از مدیران فروش سازمان های بزرگ در حال ایجاد تغییر در رویه برخوردشان با کارکنانشان هستند و می خواهند تمام تواناییهای بالقوه کارمندانشان را به منسه ظهور برسانند. و به آنها اجازه می دهند تا خود واقعیشان را آشکار سازند و توانمندی های و نظراتشان را در کار اعمال نمایند. من نیر تجربه این مورد خاص را دارم.
مدیران فروش می توانند کارمندانشان را با قراردادن در موقعیتها و در بخش های مختلف سازمان و مسوولیتهای جدید بر رشد و بلوغ آن ها تاثیر گذار باشند. بیشتر کارمندان مایلند که در سازمان مهم و تاثیرگذار باشند و در سازمان به چاش کشیده شنود کارکنان میخواهند مهم باشند و به چالش کشیده شوند، آنها دوست دارند که مورد اعتماد قرار گیرند و در حین انجام کارها آزادی داشته باشند و بتوانند کشف و شهود کنند، این خصوصیت بیشتر در کارمندانی وجود دارد که تمامی مهارتهایشان را برای پیشرفت بکار می برند و خود را مشغول فعالیت های پیشرفته و بیشتری میکنند آنها باید بتوانند با سرعت و وسعت بیشتری پیشرفت نمایند. مهمترین نکته در این روند این است که مدیران فروش باید همواره فرصتهای شغلی جدیدی در اختیار آن ها بگذارند، در غیر این صورت منابع انسانی آن ها به حد کافی نوآور و خلاق نخواهد بود.
اگر شما به عنوان یکی از مدیران فروش نتوانید تکنیکهای جدیدی برای ایجاد انگیزه و شکوفایی در کارکنانتان بیابید، نمی توانید توانایی ها و مهارت هاهی آن ها را در زمینه اجرای امور بشناسید . برای مدیریت و رهبری یک مجموعه باید زمان بسیار زیاد به همراه تلاش مضاعف هزینه کرد. چنانچه شما به عنوان یک رهبر و یا مدیر نمیتوانید این چنین عمل کنید حتما در مورد شیوه رهبری و مدیریتتان فکر دوباره ای کنید. چنانچه شما به عنوان یکی از مدیران فروش نمیتوانید افراد زیر گروه خود را به کار تیمی وادار کنید مطمئن باشید که شخصی مسوولیت شناس و موثر در سازمان نیستید. مسائلی که مطرح گردید، نتایج همین نظرسنجی گالوپ می باشد.
امروزه مدیران فروش باید بهطور پیوسته بتوانند بر رشد توانمندی های افرادشان و افزایش توانایی های آن ها تمرکز نمایند، این امر سبب می گردد که همیشه فضای کار تبدیل به محیطی نوآور و مبتکر گردد. هر یک از کارمندان خود را شبیه یک آزمایشگاه نوآوری در نظر بگیرید.
اگر می خواهید به عنوان یکی از مدیران فروش که کارمندانش را در گیر نوآوری و خلاقیت نمی کند در سازمان خود شناخته نشوید به شش نکته زیر توجه کنید تا بتوانید کارمندان را درگیر خلاقیت و رشد نمایید، باید بدانید که این ها تماما نکاتی هستند که کارکنانتان دوست دارند در شما به عنوان یک رهبر موفق ببینند و چنانچه این نکات به درستی صورت نپذیرد، کارکنان دیگرحس تعلق خاطری بهکار نخواهند داشت بنابراین به نکات زیر دقت نمایید:
- تنش های ناخواسته را از میان بردارید
یکی از موارد بسیار مهمی که در محیط کار ایجاد تنش های ناخواسته می کند این است که شما از کارمندتان بخواهید که همه کارها را دقیقا مثل شما انجام دهند؛ این کار را نکینید و از آن ها بخواهید که خود واقعی شان باشند. همیشه فرصتها وجود دارند اما تعداد کمی از مدیران فروش قادر به کشف آنها می باشند. هنگامی می توان مشوق کارکنان شد که آنها خود واقعیشان رانشان دهند، آنها رفتارهایی از خود نشان می دهند که تا به خال از خود نشان نداده اند مثلا ریسک پذیرتر می شوند همین موضوعات سبب میشود که آنها در کار احساس تعلق خاطر کنند.
اگر مدیران فروش گروهی با کارمندانش وقت نگذرانند، در آنها تنش ایجاد خواهد شد. وقتی که کارکنان حس کنند که مدیرشان برای آنها اهمیت قائل نیست و یا در مورد آینده حرفهایشان صداقت ندارد، احتمالا علاقهشان را نسبت به کار و وظایفشان از دست خواهند داد و خشمگین خواهند شد. کارمندان به رئیسی احترام می گذارند که به آنها اجازه دهد تا از تمامی ویژگیها و مهارتهایشان استفاده کنند. کارمندان هنگامی تعلق خاطر بیشتری به کارشان را پیدا می کنند که حس اینکه در فضایی از قیدها و اجبارها باید کارکنند را نداشته اطلاعات بیشتری از خصوصیات کارمندانتان بدست پیدا کنید و تنشهای ناخواسته ایجاد نکنید.
- توانمندی های خوب هر فرد را پیدا کنید.
شما باید بجای اینکه برای نکوهش کردن کارمندانتان برای انجام کارهایی که نمی توانند انجام دهند وقت بگذارید وقتتان را صرف پیدا کردن توانمندی های خوب آنها کنید و پیدا کنید که آنها ذاتا به انجام چه کارهایی رقبت دارند همین امر سبب می شود که آنها انگیزه کافی برای انجام کارهایشان را پیدا کنند. شرح وظایف آنها را کنار بگذارید و تمرکز کنید که کارکنانتان، با فعالیت در چه حوزههایی بیشترین رضایت را خواهند داشت و برنامه ای بنویسید که از توانمندی های خوب هر فرد برای حاصل شدن نتایجی که مایل هستید استفاده نمایید. تمام انسانها مایلند کارهایی را انجام دهند که از انجام آنها لذت ببرد، پس به کارکنانتان فرصت دهید تا کارها را به شیوه ای که نتیجه مورد نظر شما را حاصل می نماید، به اتمام رسانند. این کار انجام نمی پذیرد غیر از آن که به آنها اجازه دهید تا که خودشان کشف و شهود کنند که چگونه آنها می توانند در امور کمک بیشتری کنند. همه جوانب را در نظر بگیرید. به دیدتان وسعت ببخشید تا انجام کارهایی که اهمیت زیادی برای کارمندانتان خواهد داشت، را پیدا کنید و بعد اجازه دهید تا آنها رشد نمایند.
- به آنها فرصت دهید تا بتوانند توانایی هایشان را کشف کنند.
تا هنگامی که روش مدیرتی خرد و کنترل همه چیز استفاده می کنید، هیچ وقت نمی توانید بفمید که کارمند شما توانایی انجام چه کارهایی را دارد، برای رهبری از این روش استفاده نکنید و شروع به دادن آزادی عمل به کارمندانتان نمایید، تا بتوانید همه تواناییهایشان را ببینید، برای آنها موقعیت هایی را بوجود آورید تا اعتماد به نفسشان افزایش یابد.
دادن قدرت به کارمندان شاید به در یک نگاه حرکتی ساده باشد اما برای انجام این مهم باید رهبری در گروه باشد که بتواند بیخیال بک جا بنشیند و تنها تنها یک بیننده دقیق باشد. این کار را فقط یک رهبر بیپروا می تواند انجام دهد و اجازه دهد تا کارمندانش شکست بخورند و بعد از شکست به آنها کمک کند تا خودشان را جمع و جور نمایند و دوباره شروع به ادامه کار کنند
- به کارکنانتان پستهای تاثیرگذار بدهید.
برای اینکه احساس تعلق خاطر را در کارکنانتان ایجاد کنید هم باید به آنها قدرت دهید و هم به کارکنانتان پستهای تاثیرگذار بدهید و مشاهده کنید که چه واکنشی از خود نشان می دهند و چگونه درگیر کارهای تازه خویش خواهند شد. باید بدانید ایجاد حس تعلق خاطر در محیط کار، یک خیابان دوطرفه می باشد: موضوع تنها به چگونگی جذب شدن کارمندان به رئیس خود ختم نمی شود بلکه باید آنها به یکدیگر هم جذب شوند. آنها را آسوده بگذراید تا تواناییهای بالقوهشان، به توانایی های بالفعل تبدیل شود. حتما به شیوه رهبری، مدیریت و مشارکت کارکنانتان با یکدیگر دقت کنید. هرگز کارکنانتان را بیش از اندازه کنترل نکنید، زیرا کار کردن در آن محیط جذابیتش را از دست خواهد داد. آنها با تصمیم هایی که به صورت مستقل و جداگانه در محیط کارشان اتخاذ می کنند و تاثیرگذاریشان بر روی امور، احساس می کنند فردی مفید، قابل اعتماد و ارزشمند هستند.
همه کارمندان هنگامی بیشتر جذب کارشان خواهند شد که مورد اعتماد مدیران خود قرار گیرند؛ یعنی کارمندان توانایی عملکرد مستقل، در هنگام نیاز را لازم دارند. احساس تعلق کارمندان هنگامی در بالاترین میزان قرار دارد که نسبت به مدیران خود حس مسوولیت داشته باشند و حاصل کارکرد آنها بهعنوان یک الگوی به کارکنان گوشزد شود. هنگامی که کارکنانتان در قسمت های تاثیرگذار سازمان قرار گیرند و آنها مسوول کار خاصی باشند، سریعتر جذب کار خواهند شد.
- کارکنان را در هنگام موفقیت های کاری در کنار خود داشته باشید تا آنها هم در آن موفقیت سهیم شوند اینگونه آنها در وظایفشان موفق تر خواهند بود.
از موفقیتهای شغلی به تنهایی لذت نبرید، کارمندانتان را در آنها سهیم نمایید و اجازه تجربه کردن موفقیت را به آنها بدهید. شریک شدن موفقیت ها با کارمندان باعث می شود آنها احساس کنند که نقشی مهم در نتیجه کار دارا هستند و نتیجتا باعث بالا رفتن اعتماد به نفس کاری آنها خواهد شد و طبیعیتا بسیار بیشتر جذب کارشان می شوند در این شرایط چون مدیر به صورت شفاف همه کارها را انجام می دهد، نه فقط کارمندانش در موفقیت سهیم می شوند بلکه در تمامی نواقص، ناتوانیهای کار نیز کارکنان سهیم خواهند بود؛ کارمندان از رئیس خود پشتیبانی می کنند. کارمندان به دنبال مدیری نیستند که همیشه بدون هیچ گونه ایرادی باشند بلکه رهبری را دوست دارند همیشه در اختیار کارمندانش باشد تا بتوانند همه مسائل را با او در میان گذارند و طی یک همکاری واقعا صادقانه حس تعلق خاطر بهکار داشته باشند و فضایی ایجاد شود که در آن همه عوامل خود را با ارزشمند بدانند.
- در اقداماتتان ثبات داشته باشید.
مدیر فروش به کسی گفته می شود که هوای دیگران را داشته باشد و علی الخصوص باید هوای کارکنان خود را داشته باشد. اگر کارکنان از مدیران فروش رفتارهای ضد و نقیص نسبت به رویکرد و روش کاری خود ببینند، آنها حس تعلق خاطر نسبت بهکار نخواهند داشت. کارکنان امروزه نسبت به گذشته آسیب پذیرتر شده اند زیرا واقعا نمیدانند که به چه کسی می توانند اعتماد داشته باشند و به چه کسی می توانند تکیه داشته باشند یا از چه کسی باید دستور بگیرند.
هنگامی که کارمندان در پی پیدا کردن راه هایی هستند که بیشتر غرق کار باشند، توجه به این ۶ مورد، مواردی است که آن ها مدام در موردش فکر خواهند کرد، چنانچه هر فرد عاقل و باهوش اعتماد به نفس نداشته باشد فرصتهایش را از دست می دهد، یک رهبر عاقل هم چنانچه با کارمندانش همراه نشود، مدیریتش را از دست می دهد.